برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

راز هستی

راز این هستی چیست؟

 

ما چرا آمده ایم؟

 

کار ما نیست گذر از هستی

 

گذر از آدم ها

 

کار ما شاید پر کردن تنهایی یک دل تنها باشد؟

 

یادم نرود که: من تنها هستم... اما تنها من نیستم که تنها هستم

 

 

 

آدم برفی

به شانه ام میزنی که تنهاییم را تکانده باشی؟

به چه دل خوش کرده ای ... تکاندن برف از شانه آدم برفی؟؟

بن بست

گاهی مسیر جاده به بن‌بست می‌رود


 گاهی تمام حادثه از دست می‌رود

گاهی همان کسی که دم از عقل می‌زند


 در راه هوشیاری خود، مست می‌رود

ماهی

برای ماهی با سه ثانیه حافظه تُنگ و دریا یکیست !

دست من و شما درد نکند که دل تنگ آدم ها را با یک عمر حافظه

 توی تُنگ می اندازیم و برای ماهی ها دل می سوزانیم !

.

.

دلتنگی هایم را به رود اگر گویم میبرد با خود

حراسم از دریا و مرگ ماهی هاست …

زمان

ساعت دروغ می‌گوید. زمان دور یک دایره نمی‌چرخد!
زمان بر روی خطی مستقیم می‌دود. و
هیچگاه، هیچگاه، هیچگاه باز نمی‌گردد.
ایده‌ی ساختن ساعت به شکل دایره، ایده جادوگری فریبکار بوده است!
ساعت خوب، ساعت شنی است! هر لحظه به تو نشان می‌دهد که
دانه‌ای که افتاد دیگر باز نمی‌گردد. و به یادمان می‌آورد که
زمان «خط» است نه «دایره» و زمان رفته دیگر باز نمی‌گردد.
نه افسوس، نه اصرار، بر این خط بی‌انتها تأثیری ندارد...
تفسیرش بماند برای اهل اش.... همین.
فریبی که ما را خرسند می‌کند بیش از صد حقیقت برای ما ارزش دارد.

آنتوان چخوف