شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری
شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری
" آذر"
باید بانویی باشد با گیسوان طلایی
که هر روز و هر شب
دامن نارنجیاش را
میتکاند بر زمین تشنه
باران میبارد،
برف میبارد،
عشق میبارد... .
.
گاه طعم گس خرمالو را
با شیرینی انار در هم میآمیزد
و گاه لذت نیمکتنشینیهای عصرانه را
با اندوه دوری و تلخی صبوری... .
.
حالا دوباره " آذر "
مهمان دلهای ما و شماست
بیایید عاشقانههای تازهای بسازیم
برای خاطره بازی با واپسین فرزند پاییز !
masoud
دوشنبه 18 آذرماه سال 1398 ساعت 10:24