برای زیستن دو قلب لازم است
قلبی که دوست بدارد، قلبی که دوستش بدارند
قلبی که هدیه کند، قلبی که بپذیرد
قلبی که بگوید، قلبی که جواب بگوید
قلبی برای من، قلبی برای انسانی که من می خواهم
تا انسان را در کنار خود حس کنم.
دریاهای چشم تو خشکیدنی است
من چشمه ئی زاینده می خواهم.
پستان هایت ستاره های کوچک است
آن سوی ستاره من انسانی می خواهم:
انسانی که مرا بگزیند
انسانی که من او را بگزینم،
انسانی که به دست های من نگاه کند
انسانی که به دست هایش نگاه کنم،
انسانی در کنار من
تا به دست های انسان ها نگاه کنیم،
انسانی در کنارم، آینه ئی در کنارم
تا در او بخندم، تا در او بگریم . . .
خدایان نجاتم نمی دادند
پیوند ترد تو نیز
نجاتم نداد
نه پیوند ترد تو
نه چشم ها و نه پستان هایت
نه دستهایت
کنار من قلبت آینه ئی نبود
کنار من قلبت بشری نبود .
زیبا بود دوستی. من عاشق شاملو ام.
راستی من نیگا کردم زیاد درباره تالاب کمجان ننوشته بودیا! ما هم اینجا تالاب بین المللی داریم.
مرسی دوست عزیز.اینجا یعنی کجا
خوشحالم از بودنتون !
و ممنون برای انتخاب من... !
منتظرتون هستم...
مرسی دوست عزیز
سلام مسعود جان . خیلی زیبا بود . موفق باشی عزیز .
راستی پست تالاب هم بالاخره با کلی آپلود عکس تموم شد.
سلام.ممنون سعید جون منم برات آرزوی موفقیت میکنم
خیلی لطف دارین ممنون.وبلاگ شما هم بسیار زیباست.با کمال میل لینکتون میکنم
ممنون.بازم به ما سر بزنید
سلام زیبا بود من شما را اورانوس سبز لینک کردم
مرسی.بازم به ما سر بزن